میلاد حضرت معصومه(ص)
شنبه ها بابای علی باشگاه میره شنبه ۲۴/مرداد.از سرکار که اومد ما رو برد خونه مامانم و برگشتن یه استراحتی بکنن و بعد راهی باشگاه بشن ماهم شنبه ها میریم خونه مامانم که خونه تنها نباشیم اون شنبه شبش تولد حضرت معصومه و روز دختر بود.(دخترای گل روزتون مبارک ) احسان خواهرزادم هم اونجا بود مامانم گفت من علی رو میبرم جشن تو احسان نگه دار و بخوابود(احساس بدخواب تر از علی به کلی داستان باید بخوابه هر وقت احسان میخوابونم یاد بچگی های علی میفتم ) خلاصه علی رفت جشن داخل کیفش چندتا ماشین گذاشتم و راهیش کردم.بعد که اومدن مامانم کفت کلی پسر گلی بود خونه خودمون از مسجد فاصلش زیاده برای همین حوصلم نمیگیره برم.وقتی خونه مامانمشون...
نویسنده :
مامان علی آقا
15:51